این روزها که دلم برای خدا پرپر می زند مشتی از حرف های تازه تر می زند ... تا دیروز خدای من سنگ بود ساکت و آرام اما این روزها خدای من راه می رود حرف می زند از همسایه حال مرا می پرسد با دست خود برایم آش می آورد در لیوانم چای و در دلم قند می ریزد این روزها بقدری در دلم خداست که فرصت دیدنش را دارم فرصت یک فنجان چای خوردن با او
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس 3-kalametaeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 499 بازدید دیروز : 521 بازدید هفته : 1560 بازدید ماه : 11651 بازدید کل : 61561 تعداد مطالب : 1812 تعداد نظرات : 208 تعداد آنلاین : 1